این 10 حرف را درمورد خودتان در محل کار نزنید.
ما عادت کردهایم در محل کار، مدام از خود تعریف کنیم و خودشیفته باشیم، اما این کار نمی تواند ما را به موفقیت شغلی برساند. هر چقدر انسان بزرگتری باشید، کمتر از خودتان تعریف خواهید کرد. وقتی واقعاً در کارتان حرفهای باشید، این دیگران هستند که پشت سر شما می گویند “فلانی چقدر حرفهای است”، اما افراد حرفهای اصلاً چنین حرفی در مورد خودشان نمی زنند. تعریف کردن از خود مانع پیشرفت شما می شود، در حالی که نمی خواهید چنین کاری انجام دهید.
افرادی که همیشه در فضای مجازی در مورد مدرک تحصیلی، تجربیات و پول خود لاف می زنند، از این میترسند نکند در جامعه دیده نشوند. به همین خاطر خود را بزرگ می کنند و به سراغ واژههای افراطی می روند، اما در واقع کسی برای آنها ارزش و احترام قائل نیست.
باید بدانید افراد با اعتماد به نفس و حرفهای، برای خودشان احترام قائل هستند. صداقت است که شما را شایسته احترام می کند.
لیز رایان (Liz Ryan)، نویسندهی موفق حوزهی نیروی انسانی، می گوید هرگز ده عبارتی که در ادامه به آنها اشاره می کنیم را در مورد خودتان به زبان نیاورید.
قانون شکنی می کنم
این بدترین حرفی است که می توانید در زمینهی برندسازی بزنید؛ مثلاً می گویید: “من وارد این سازمان می شوم و تمام قواعد آنها را بر هم می زنم.” مسلماً هر کسب و کاری به سمت هدف مشخصی در حرکت است؛ یعنی چشم اندازی برای خود داشته و مدیران آن نمی خواهند در قواعدی که ایجاد شده اخلالی ایجاد کنید. پس “قانون شکن” بدترین انتخابی است که می توان در برندسازی داشت.
مجری تغییر هستم
این حرف دیگری در برندسازی است که باید از آن اجتناب کنید. اگر می دانید در چه مسیری قرار دارید، پس در مورد همان صحبت کنید. نباید بگویید هدفتان این است وارد شرکت شوید و به درخواست رئیس تغییراتی به وجود آورید. اگر چنین حرفی بزنید، یعنی تمام قدرتی که در دست دارید، از سوی فرد دیگری به شما داده می شود. پس شما کوچک به نظر می رسید، نه مامور تغییر.
در حوزه کاری خود استاد، متخصص یا کارشناس هستم
اجازه دهید دیگران شما را متخصص بدانند. اگر به آنها در حل مسئله کمک کنید، با کمال میل این کار را برایتان انجام می دهند. پس از خودتان تعریف نکنید، این کار باعث می شود تمام قدرتتان را از دست بدهید.
خلاق هستم
باید بگویید چه خلاقیت هایی دارید، ما خودمان تصمیم می گیریم خلاق هستید یا نه.
شهرت زیادی در کشور یا دنیا دارم
واقعاً شرم آور است، این جملات را درباره خودتان بزنید؛ زیرا اگر حقیقت داشته باشد، به گفتن آنها احتیاجی ندارید. بگویید چه تواناییهایی دارید، نه اینکه دیگران درباره شما چه فکری می کنند.
در حوزهی کاریام پیشرو هستم
این را دیگران تصمیم میگیرند نه شما.
فارغالتحصیل این دانشگاه و کارمند آن شرکت بودم
آیا ارزش شما در سی سالگی به بالا، به مدارسی بستگی دارد که در آنها فارغالتحصیل شدهاید یا شرکتهایی که برایشان کار کردهاید؟ بدون شک اینها بخش مهمی از زندگی شما هستند، اما شما بدون این مدارک هم فوقالعاده خواهید بود. در اینجا سؤال مطرح می شود “چرا؟”، “چه چیزی شما را متمایز می کند؟” دربارهی این مسائل صحبت کنید.
ویراستار، نویسنده، طراح وب و … هستم
ممکن است در برندسازی به سراغ تخصصهای خود بروید، اما با این کار توانایی خود را نادیده می گیرید. قطعاً شما ارزش بیشتری دارید. باید بگویید با این مهارتها می خواهید چه کار کنید. بگویید این مهارتها چطور میتوانند در کنار هم قرار گیرند و به فرد دیگری در پیشرفت کسب و کارش کمک برساند.
سخت کوش هستم
اگر شرکتی تنها به خاطر سخت کوشی به دنبال استخدام شما باشد، از نظر من نباید مشغول کار شوید. وقتی انقلاب صنعتی جای خود را به اقتصاد مبتنی بر دانش داد، سخت کوشی تمام مفهوم خود را از دست داد. در شرکتی مشغول به کار شوید که برای ایدهها و ذهن فوقالعاده شما ارزش قائل است، نه کسی که فقط می خواهد سخت کار کنید.
نتیجه گرا هستم
این حرف نمی تواند شما را به عنوان یک شخص، بدون هیچ زاویه دید و ویژگیهای شخصیتی تبدیل به برند کند. وقتی اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، برندسازی شکل واقعیتری به خود می گیرد. شما شخصیت و دیدگاه خود را دارید. از آنها استفاده کنید.
منبع: forbes.com