مدیران موفق برای بهره ور ماندن از 5 تکنیک خاص استفاده میکنند.
راه اندازی و به موفقیت رساندن یک استارتاپ سخت است و این موضوع بر کسی پوشیده نیست. برای موفقیت به انرژی روحی و فیزیکی تمام نشدنی، صبری فراانسانی و تقاضایی تمام نشدنی از مهمترین منبع شما یعنی زمانتان نیاز است.
جای تعجب ندارد که در اکثر مواقع از خیلی از افراد حرفه ای میشنویم که سرشان به شدت شلوغ است، مدام تحت استرس هستند و به نحوی زندگی میکنند که گویا فراموش شده اند.
بیرون آمدن از این چرخه برای یک رهبر از مهمترین کارهایی است که می تواند انجام دهد. پیدا کردن نقطه تعادلی که علاوه بر اینکه به رشد شما کمک میکند، فرصت کافی به شما می دهد تا به امور شخصی خود نیز برسید. با ما همراه باشید تا شما را در طی این مسیر هدایت کنیم.
از طرز فکر بدون محدودیت بهره بگیرید.
هرگاه فکر کردید کاری شدنی نیست، فردی را یادآور شوید که 2 میلیون کارمند و 300 میلیون مشتری دارد و مشکلات دنیا بر دوشش است، اما همچنان وظایف خود را به عنوان یک همسر و پدر فراموش نکرده است و حتی به سلامت جسمی خود نیز اهمیت می دهد.
این فرد رئیس جمهور پیشین ایالات متحده آمریکا، باراک اوباماست. به طرز مشابهی، فردی مثل ایلان ماسک چگونه 2 کمپانی قدرتمند را همزمان هدایت می کند، و همچنان فرصت کافی برای ایده پردازی و رسیدن به علایقش دارد؟
اینها یادآور این نکته هستند که هیچ محدودیتی برای آنچه که انجام میدهید وجود ندارد. این یادآوری به سرعت شما را از برزخ اینکه این کار شدنی نیست و خیلی زمانبر است خارج میکند .
زمان بیشتری را صرف برنامه ریزی کنید.
رئیس جمهور، ایلان ماسک و شما و من مقدار مساوی از یک دارایی یعنی زمان را داریم. راز متناقض برای بیشتر انجام دادن کارها این است که در واقع نیازی نیست شما کار بیشتری انجام دهید، کمتر کار کنید و بیشتر برنامه ریزی کنید. چند ساعت از هر آخر هفته را برای هفته پیش رو برنامه ریزی کنید و با شروع هفته به حالت اجرا بروید.
زمانی که به این روند عادت کنید، خواهید دید که این سرمایه گذاری 2 ساعته در آخر هفته، در طول هفته به شما سودهای خوب خواهد رساند. شما در حذف تماس ها، شبکه های اجتماعی، ایمیل ها و سایر مواردی که منجر به حواس پرتی شما می شود مهارت خواهید یافت.
مرزها و توقع های واقعی خلق کنید
اغلب افراد، حتی مدیران اجرایی کمپانی ها، إحساس می کنند که از چنذین کار عقب هستند و می گویند ” اگر می توانستم این کار را به اتمام برسانم، در جای بهتری قرار داشتم. ” شما چگونه این مسئله را تغییر می دهید؟
برای زمانتان مرزهای سختی قائل شوید، توقعات واقع بینانه برای رسیدن به نتایج و صحبت های شفاف با کسانی که کار میکنید داشته باشید. این قهرمانانه نیست که قول انجام دادن 10 کار را بدهید و در نهایت نصف آن را تحویل دهید. مسلما حرف زدن و وعده دادن از انجام دادن آسان تر است، اما درباره چیزهایی که می توانید تحویل دهید و برایتان اهمیت دارد واقع بین باشید. با دیدن نتیجه و تاثیر آن شگفت زده خواهید شد.
به 99 درصد از امور جواب منفی بدهید.
تماشای تلویزیون، شرکت در مهمانی های غیر ضروری شاید برای خیلی ها اهمیت داشته باشد و این علاقه مندی ها هیچ مشکلی ندارند اما خودتان بررسی کنید و چیزهای دیگری را پیدا کنید که زندگی شما را غنی نمی کند و در مورد انجام دادن آنها تصمیم درست را بگیرید و به آنها نه بگویید. این جواب منفی را به صورت پیش فرض و به شکل یک عکس العمل طبیعی ببینید. این تنها راهیست که میتوان اطمینان حاصل کرد زمانتان را به شکل مناسب و آنگونه که می خواهید سرمایه گذاری کرده اید، نه به شکلی که دیگران می خواهند.
برای سودآوری استخدام کنید تا به 100 درصد بازدهی برسید.
اگر در موقعیتی قرار دارید که می توانید افراد مختلف را استخدام کنید، استخدام افرادی که شما را به 100 درصد از بازدهی برسانند نهایت سودآوریست. و این روشی است که سازمان های مختلف از کمپانی ها و دولت ها آن را ارزیابی می کنند.
نکته کلیدی توانمند سازی فردیست که موظف به انجام کاریست. اینجا، جاییست که اکثر مدیران آن را از قلم می اندازند. دادن اختیار تام به افراد وقت شما را برای انجام سایر کارها آزاد می کند، و این روند در حالی صورت میگیرد که شما فرصت رشد را به سایر اعضای تیم نیز داده اید.
حتی با یک برنامه ریزی عالی، حقیقت این است زمانی که کارهای زیادی برای انجام دارید، استرس امری غیر قابل انکار است. اتفاقات پیش بینی نشده ای که اتفاق می افتد و علی رغم تلاش های زیاد برای مدیریت آن باز هم فشار کاری بالایی را وارد می کند.
اما با راهکارهای ارائه شده و پیاده سازی مرحله به مرحله آنها با اتفاقات بهتری روبرو خواهید شد.
منبع: /www.inc.com