برای بهره وری بیشتر نه بگویید !

کاری انجام ندادن همیشه سریع تر از کارانجام دادن است . این من را یاد جمله ای قدیمی درباره برنامه نویسی می اندازد :” هیچ برنامه ای وجود ندارد که سریعتر از برنامه ی نوشته نشده باشد .”این فلسفه در زندگی هم بسیار شبیه است . برای مثال هیچ جلسه ای را نمی توانید پیدا کنید که زودتر از “نداشتن جلسه” کارتان را راه بیندازد .

این به این معنی نیست که ازین به بعد نباید در هیچ جلسه ای شرکت کنید ولی حقیقت این است که ما روزانه کارهای بسیار زیادی را به زبان می آوریم که واقعا نمی خواهیم آن ها را انجام دهیم . بسیاری جلسات وجود دارند که واقعا نیاز نیست که برگزار شوند و هزاران خط کد های برنامه نویسی نوشته می شوند که می توانستند برای همیشه پاک شوند .

چقدر برایتان پیش آمده که کسی از شما چیزی درخواست کند و شما در جواب به او گفته اید که “حتما اینکار را انجام خواهم داد” و در سه روز بعد بخاطر فشار زیاد کاری خود احساس ناراحتی کرده اید ؟ ما در مقابل الزام و تکلیف ها احساس نا امیدی و خستگی می کنیم حتی اگر خودمان به آن ها “بله” گفته باشیم .

اطمینان داشته باشید که ارزشش را دارد که گاهی از خود بپرسید که آیا واقعا انجام کاری برای شما ضروری و حیاتی است ؟ بیشتر جواب های شما به “ضروری نبودن” ختم خواهند شد و با یک “نه” گفتن ساده می توانید حتی بهره وری بیشتری داشته باشید .

ولی اگر فواید “نه” گفتن انقدر زیاد است چرا در طول زندگیمان از کلمه “بله” بیشتر استفاده می کنیم ؟

چرا به کار ها “بله” می گوییم

ما به بسیاری ازدرخواست ها بله می گوییم نه بخاطر اینکه می خواهیم آن ها را انجام دهیم بلکه بخاطر اینکه نمی خواهیم در دید دیگران بی ادب یا خودشیفته بنظر بیاییم . این تصمیم را بگیرید که به افرادی نه بگویید که در آینده با آن ها در ارتباط خواهید بود مثل همکار یا همسر و یا حتی دوستان و خانواده .

“نه گفتن” مخصوصا به این افراد می تواند کار بسیار سختی باشد بخاطر اینکه ما این افراد را دوست داریم و همیشه علاقه مند به حمایت کردن این افراد هستیم .( و همچنین به کمک آن ها احتیاج پیدا می کنیم .)

همکاری کردن با دیگران یکی از مهمترین عنصر ها در زندگی است . همچنین بعضی اوقات نگه داشتن روابطمان با دیگران برایمان مهم تر از تهعدمان نسبت به وقت و انرژی شخصی خودمان است . به همین دلیل بهتر است که موقع نه گفتن مهربان تر باشید . اگر لطفی در توانتان هست انجام دهید . خوش قلب باشید اما در عین حال درباره جواب منفی خود رک و مصمم باشید .

اما با این حال اغلب اوقات حتی با درنظر گرفتن این شرایط بازهم بین سبک و سنگین کردن ترازوی بله و نه گفتن عملکرد ضعیفی از خود نشان می دهیم .خود را در حالتی می یابیم که تعداد زیادی کار برای انجام دادن داریم که بصورت معنی داری به افراد اطرافمان کمک نمی کنند و قطعا پیشرفتی در زندگی خودمان هم ایجاد نخواهند کرد .

احتمالا مشکل موقعی ایجاد می شود که تعریف درستی از نه گفتن و بله گفتن ندارید .

تفاوت بین “بله گفتن” و “نه گفتن”

کلمات بله و نه به قدری باهم مقایسه شده اند که حس می شود در یک مکالمه تقریبا مفهوم های مساوی ای را نسبت به هم حمل می کنند . اما در واقعیت این دو کلمه فقط از لحاظ معنایی مخالف هم دیگر نیستند بلکه کاملا مقدار های متفاوتی از تهعد هستند . وقتی می گویید “نه” شما فقط به یک گزینه یا انتخاب نه گفته اید اما وقتی “بله” می گویید در حقیقت به تمام گزینه های دیگر نه گفته اید.

توصیف اقتصاددان معروف تیم هاردفورد از این موضوع بسیار جالب است :”هر گاه که به یک درخواست “بله” می گویید همزمان به باقی چیز هایی که در آن زمان می توانستید به اتمام برسانید “نه” گفته اید .”هر موقع به چیزی متعهد می شوید تصمیم خود را درباره اینکه زمان آینده را چگونه بگذرانید گرفته اید . اگر بخواهیم بصورت ساده در بگوییم نه گفتن زمان شما را در آینده ذخیره می کند . “نه” یک شکل از اعتبار زمانی است و “بله” هزینه اش از دست رفتن زمان شما در آینده است . نه گفتن یک تصمیم است و بله گفتن یک وظیفه .

نتیجه

نه گفتن یکی از کارهای چالشی زندگی همه افراد است که تقریبا روی بیشتر زمان ما تاثیر دارد . پس بسیار مهم است که به درخواست های خود دقت کنیم و اول شرایط خود را بسنجیم . اگر این مقاله برای شما مفید بوده است به شما پیشنهاد می کنیم مقاله “سی مورد از کارهایی که باید از آن اجتناب کنید تا زندگی بهتری داشته باشید” را هم مطالعه کنید.

منبع : jamesclear.com